فرایند همدما [مهندسی بسپار - تایر] فرایندی ترمودینامیکی که در آن دمای دستگاه ثابت میماند
واژههای مصوب فرهنگستان
[شیمی] تحول در دمای ثابت، تحول همدما [معدن] فرآیند تکدما (تهویه) [پلیمر] فرایند همدما [آب و خاک] فرآیند همدما
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] آب وهوای مزوترمال
[معدن] ذخایر تلهترمال (زمین شناسی اقتصادی)
اثر گرمایی غذا [تغذیه] انرژیای که بعد از مصرف غذا در بدن تولید میشود
چشمه اب گرم، اتشفشان، ابفشان، فوران تند، چشمه جوشان اب گرم و معدنی سایر معانی: آبفشان (چشمه ی آبگرمی که به طور متناوب فواره می زند و در ایسلند و زلاندنو و در پارک معروف یلوستون در ایالت وایو ...
لایه ی ازن (که در ارتفاع میان 15 تا 30 کیلومتری زمین وجود دارد و بخشی از تابش های فرابنفش خورشید را جذب می کند) [آب و خاک] لایه ازن
گرمایی که پرتووارازجسمی بیرون اید، گرمای تابنده
دما، درجه حرارت، درجه گرما سایر معانی: گرما، حرارت، تب [خودرو] شدت دما [شیمی] دما [عمران و معماری] درجه حرارت - دما [برق و الکترونیک] درجه، حرارت، دما [صنایع غذایی] درجه حرارت، دما [مهندسی گ ...
گرم، صمیمی، غیور، با حرارت، گرم کردن، گرم شدن سایر معانی: گرم (در مقایسه با: داغ hot)، مهرآمیز، محبت آمیز، صمیمانه، آتشی مزاج، زودخشم، بد خلق، با گرمی، به طور گرم، گرم کردن یا شدن، (با: to ی ...
حرکت کاتورهای الکترونهای آزاد جسم رسانا براثر انرژی گرمایی [فیزیک]
فراوری لجن ازطریق عملیات گرمایی |||متـ . آمایش گرمایی لجن thermal sludge conditioning [مهندسی محیط زیست و انرژی]