ترد کردن، حساس کردن سایر معانی: (گوشت را با خواباندن در آب لیمو و غیره) ترد کردن، لطیف و نرم کردن، نازک کردن، خواباندن گوشت درماست وغیره برای ترد ونازک کردن ان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیله، عشرتکده، گوشت پشت مازو سایر معانی: گوشت طرفین گرده ی گاو و خوک
نوشیار [گردشگری و جهانگردی] شخصی که انواع نوشابهها را در نوشگاه آماده و عرضه میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
متصدی بار، میخانهدار سایر معانی: میخانه چی، ساقی، کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد
[حقوق] در مناقصه یا مزایده شرکت کردن، پیشنهاد خرید (به قیمت معین)
[کامپیوتر] تئسعه دهنده گذرگاه
[پلیمر] زنجیر افزا، مولکولهای با طول زنجیر بلند
[حسابداری] مناقصه محدود، مناقصه از لیست خاص
[کامپیوتر] وسیله عیب یابی .
پرکن ها( مخصوص پرکردن درزها) عمران : پرکن ها
(لاتین - حقوق) خودداری خوانده از دفاع از خود و خودداری او از اعتراف (این کار جلو محکومیت احتمالی او را نمی گیرد ولی راه را برای اقدامات احتمالی آینده باز نگه می دارد)
[حسابداری] مدت قبول پیشنهادات شرکت در مناقصه