tenderize
معنی
ترد کردن، حساس کردن
سایر معانی: (گوشت را با خواباندن در آب لیمو و غیره) ترد کردن، لطیف و نرم کردن، نازک کردن، خواباندن گوشت درماست وغیره برای ترد ونازک کردن ان
سایر معانی: (گوشت را با خواباندن در آب لیمو و غیره) ترد کردن، لطیف و نرم کردن، نازک کردن، خواباندن گوشت درماست وغیره برای ترد ونازک کردن ان
دیکشنری
خرد کردن
فعل
tenderize, embrittle, tenderترد کردن
sensitize, intenerate, tenderizeحساس کردن
ترجمه آنلاین
نرم کردن