معبد [باستانشناسی] هر بنایی، بهجز مسجد و کلیسا و کنیسه، با کارکرد عبادی در ابعاد و اشکال مختلف
واژههای مصوب فرهنگستان
[نساجی] اثر کناره گیر - تمپل زدگی - رد تمپل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: template، الگو، نمونه، اندازه، قالب، تیرسردر، گوه [معدن] الگو (ارزیابی ذخیره)
آتشکده [باستانشناسی] نوعی معبد در دین زرتشت برای نیایش و ستایش آتش مقدس
[نساجی] کناره گیر غلتکی خاردار
مشروب الکلی نما (برای کودکان و کسانی که الکل نمی خورند)
معبد سوزی [باستانشناسی] نوعی معبد اورارتویی با نقشهای چهارگوش بهشکل سازهای برجگونه و تکاتاقی
قصر سلطنتی، سالن دراز ومستطیل، کلیساهایی که سالن دراز دارند سایر معانی: (در اصل) کاخ پادشاهی، (روم باستان - مسیحیت) ساختمان مربع شکل که یک انتهای آن به صورت نیم دایره است و در طرفین درازای آ ...
کلیسا، کلیسایی، روحانی، در کلیسا مراسم مذهبی بجا اوردن سایر معانی: کنشت، هر یک از فرقه های مسیحی، رهبران هر فرقه ی مسیحی، سازمان مذهبی، مذهب، وابسته به کلیسا و دین، مراسم مذهبی (که در کلیسا ...
معبد سایر معانی: پرستش گاه، عبادتگاه
محراب، حرم، بستگاه، پناه گاه، مخفی گاه، جایگاه مقدس، تحصین، حق بست نشینی سایر معانی: محل تحصن، تحصنگاه، جای بست نشینی، زنهارگاه، (ناحیه ای که در آن از جانوران حفاظت می شود و کسی حق شکار وغیر ...
حریم، خلوتگاه، قدس الاقداس، جایگاه مقدس، قدس سایر معانی: محل تفکر یا نیایش فرد، محل دنج، محل مقدس، حرم، مکان مقدس