لرزش، لرزه، مرتعش شدن، لرزش داشتن، تکان خوردن، لرزیدن، بهیجان امدن، لرزاندن سایر معانی: (به ویژه هنگام زلزله) لرزیدن، (از سرما یا ترس و غیره) به خود لرزیدن [زمین شناسی] زمین لرزه، زلزله - مت ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی