طبقه بندی، علم رده بندی، ره ارایی سایر معانی: آرایه شناسی، علم طبقه بندی [زمین شناسی] دانش رده بندی جانداران - دانشی که با شناسایی ،نام گذاری وطبقه بندی گیاهان وجانوران سروکار دارد - طبقه بن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(زیست شناسی) رده شناسی شیمیایی، شیمی آرایه شناسی
گیاه شناسی، کتاب گیاه شناسی، گیاهان یک ناحیه، زندگی گیاهی یک ناحیه سایر معانی: (به منظور پژوهش علمی) گیاه گردآوری کردن، گیاهان منطقه ی بخصوص [نساجی] پارچه بتانی - فاستونی از پشم مرینوس ...
طبقه بندی، رده بندی، عمل دسته بندی سایر معانی: درجه بندی، دسته سازی، روش تنظیم و دسته دسته سازی [حسابداری] طبقه بندی [عمران و معماری] طبقه بندی - رده بندی [فوتبال] طبقه بندی-دسته بندی [مهندس ...
ردهبندی موجودات زنده برای شناسایی و توصیف و نامگذاری آنها [زیستشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
دستهبندی بر مبنای نظریۀ دستهبندی در ریاضیات که بر پایۀ آن با بهرهگیری از نظریۀ مجموعهها، برای معرفی هر شاخصه از یک عدد استفاده میشود [باستانشناسی] ...