چاقوی ضامن دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاقوی ضامن دار سایر معانی: چاقوی ضامن دار
دشنه، خنجر، قداره، قمه، کتاره، آدرم، آدرمه، با خنجر زدن، نشان خنجر (الف: در فهرست ها جلوی نام شخص متوفی قرار می دهند، ب: در دادن دومین ارجاع در کتاب ها و غیره این نشان به کار می رود و به آن ...