فراوانی، وفور، وفور نعمت سایر معانی: وفور، وفور، وفور نعمت، فراوانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افراط، ازدیاد، ازدیاد خون در یک نقطه سایر معانی: فزونی، زیاد بود، (بیش از حد یا نیاز) فراوانی، کثرت، زیادتی