کاهش، منها، تفریق سایر معانی: کسر سازی، کاست [زمین شناسی] مجموعه عملیات. محصول تفریق دو مجموعه. - یک مجموعه با عناصری متعلق به یک مجموعه ورودی که در مجموعه ورودی دوم وجود ندارد. [ریاضیات] تف ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[پلیمر] تفریق طیفی
تخفیف، نزول، تخ-فیف، برات را نزول کردن، تخفیف دادن، کاستن سایر معانی: (قیمت و غیره) تخفیف، کاهش بها، کم کردن (قیمت و کارمزد و غیره)، کاستن مبلغ وام (از سوی وام دهنده به شرط آن که وام گیرنده ...
کاهش، تخفیف، کم کردن، کند کردن، بی ذوق کردن، کاستن سایر معانی: تخفیف دادن، (بخشی از مبلغ پرداخت شده را) پس دادن، تخفیف قائل شدن، رجوع شود به: rabbet [حسابداری] تخفیف [عمران و معماری] فاقدار ...