پوشاندن، مخفی کردن، غوطه ور ساختن، زیر اب کردن، در اب فرو بردن سایر معانی: (در آبگونه) فروبردن، زیر آب کردن، ناغوش کردن، غوطه ور کردن، (در آبگونه) فرو رفتن، زیر آب رفتن، سیل زده کردن، (با آب ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوشکاری قوسی زیرپودری [جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی جوشکاری قوسی بدون اعمال فشار که در آن بین فلز پرکننده و حوضچۀ جوش یک یا چند قوس، کنار هم یا پشت سر هم، ایجاد میشود؛ ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] جوش غوطه ور - جوشکاری زیر قشر محافظ - جوش قوس غوطه ور - جوشکاری با قوس غوطه ور
[عمران و معماری] جریان مستغرق
[عمران و معماری] قالببندی مستغرق
[عمران و معماری] دریچه غرق شده [آب و خاک] روزنه مغروق
[عمران و معماری] غلتاب مغروق
کورۀ الکترودغوطهور [مهندسی مواد و متالورژی] کورهای برای کربندهی مایع قطعات ازطریق گرم کردن حمام نمک مذاب با استفاده از الکترودهای غوطهور در آستر سرامیکی ...
فروبری، مخفی سازی سایر معانی: فروبری دراب [عمران و معماری] استغراق - غرقه - شناوری [زمین شناسی] زیردریایی - زیردریایی ها وسایلی پیشرفته به منظور فرورفتن در اعماق آب های اقیانوس ها به منظور گ ...
[زمین شناسی] سواحل زیر آب رونده(مغروق) - ساحلی که تشکیل آن عمدتا حاصل زیرآب رفتن قسمتی از سطح زمین یا به علت بالا آمدن سطح دریا و یا فرونشینی پوسته و یا هر دو حاصل شده است.
[آب و خاک] ارتفاع حدیاستغراق
[عمران و معماری] روزنه نیمه مستغرق