یونجه، حالت، حال، نظم و ترتیب، رفو کردن، درست کردن، اراستن سایر معانی: (محلی) مرتب کردن، منظم کردن، (کوره ی تبدیل آهن خام به نرم آهن را) با مواد نسوز آستر کردن، لایه گذاری کردن، حالت جسم و ر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی