[پلیمر] کمبود رزین، محل هایی که کاستی میزان رزین کافی برای تر کردن الیاف وجود دارد.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قحطی زده، گرسنه
نحیف سایر معانی: دراز و لاغر، استخوانی و بلند، بلند و باریک، لندوک، درازناک، لق لقو، (گیسو) صاف و شل (بی فر و بی حالت)، (چمن و غیره) کم پشت، تنک، لاغر، خمیده، خمار
لاغر، شاخه دار، ترکه مانند سایر معانی: لاغر و ظریف، ترکه ای، چیله مانند، twigged شاخه دار