اختلالگر دورایست [علوم نظامی] مجموعهدستگاهی که برای ایجاد نشانکهای غیرمطلوب در دستگاه گیرندۀ دشمن بهمنظور مختل کردن ارتباط او به کار میرود؛ این دستگاه را هواپیمای جنگ ...
واژههای مصوب فرهنگستان
موشک دورایست [علوم نظامی] نوعی موشک هوابههوا یا هوابهزمین که بُرد مؤثر آن بیش از بُرد رادار هدف است
بهانه، غرفه، اخور، لژ، صندلی، بساط، عذر، جایگاه ویژه، دکه چوبی کوچک، جای ایستادن اسب در طویله، به اخور بستن، دور سرگرداندن، ماندن، قصور ورزیدن، طفره زدن، از حرکت بازداشتن سایر معانی: (در اصط ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی