[برق و الکترونیک] میرایی، استهلاکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چپاول، تاراج، یغما، غارت، ویران سازی، ویرانگری
خسارت، زیان، ضرر، گزند سایر معانی: آسیب، گزایش، موجب ضرر یا زیان، وسیله ی آسیب رسانی [حقوق] زیان، خسارت، ضرر
زیاده روی، افراط سایر معانی: لوس کردن، ننر سازی، روی زیادی دادن به، با گذشت بسیار (نسبت به کسی) رفتار کردن، گذشت کردن، گزافکاری، فزونکاری، (کلیسای کاتولیک) بخشش گناهانی که برای آنها باید کفا ...
درنده، تغذیه کننده از شکار، یغماگر، لازم برای شکار سایر معانی: (جانور - زیست کننده از راه شکار جانوران دیگر) شکارگر، دد، صیدگر، چپاولگر، غارتگر، دزد