عنکبوتی [نجوم رصدی و آشکارسازها] ساختاری متشکل از پرههای نازک که آینۀ ثانویه تلسکوپ را با آینۀ اصلی هممحور نگه میدارد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] تخصیص شبکه عنکبوتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(گیاه شناسی) سجافی (گندمی)، گندمی (chlorophytum comosum از خانواده ی lily - بومی آفریقا)
[نساجی] ابریشم عنکبوت
عنکبوت مانند، تنندوسان، رتیل وار، (مانند پاهای عنکبوت) دراز و باریک، عنکبوتی، شبیه عنکبوت، شبیه تار عنکبوت [نساجی] تار عنکبوتی - شبیه تار عنکبوت
[برق و الکترونیک] توپک داخلی قطعه ای انعطاف پذیری در درون پیچک صدا که آن را نسبت به قطبهای بلندگوی دینامیکی به دقت در مرکز قرار می دهد .
رجوع شود به: pycnogonid
(جانور شناسی) ستاره ی سبد (تیره ی basket fish) (gorgonocephalidae هم می گویند)
ماهی تابه، کلوچه پز، غربال سیمی کارگران سایر معانی: صفحه ی صاف فلزی یا ماهیتابه ی چدنی (برای پختن نان و پنکیک و غیره)، روی صفحه ی فلزی پختن، فر کلوچه پزی
حشره، کرم خوراک، کرم ریز، کارتنه، جمنده سایر معانی: (جانورشناسی) حشره (رده ی بزرگ insecta که بندپا و بند تن هستند) خرفستر، مخنده، (مجازی) جانور موذی، کرم خوراک مثل کرم پنیر و غیره، عنکبوت [ن ...