گوشه نشین، راهب، عابد، تارک دنیا، منزوی، زاهد گوشه نشین سایر معانی: معتکف، گوشه گیر، مردم گریز، عزلت گرا، کناره گیر، خلوت گرا، نان شیرینی دارای کشمش و گردو، (جانورشناسی)مرغ مگس استوایی (جنس ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی