حرکت، رفتار، وضع، سلوک، اخلاق، طرز رفتار، مشی سایر معانی: behavio(u)rروانشناسى : رفتاررفتار، کردار، (واکنش هر چیز نسبت به محیط خود) کنش، عمل، کارکرد [عمران و معماری] رفتار - حالت - عمل [بهدا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روانشناسى : اداب
دقایق، نکته دقیق در ایین رفتار سایر معانی: (رفتار یا مراسم) ریزه کاری، (جمع) نکات دقیق، دقت