گریه، هق هق، بغض گریه، گریه کردن سایر معانی: هق هق گریه کردن، نفس نفس زدن و زاریدن، لابیدن، لابه کردن، صدای زاری مانند کردن، گریه کردن و به خواب رفتن، زاری کنان گفتن، بغ گریه، همراه با سکسک ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخفف: (زننده) رجوع شود به: son of a bitch
(خودمانی - قدیمی) روزنامه نگار (به ویژه زن) که درباره ی امور احساساتی و عشقی چیز می نویسد
معقول، جدی، نیک اندیش
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na11(Na,Ca)4(Mg,Mn)Ti++++4(Si4O12)(PO4)4O5F3
هشیاری، متانت، اعتدال سایر معانی: هشیاری (در برابر: مستی drunkenness)، میانه روی
(گوهرشناسی) بریل زرد،آلومینات بریلیم (beal2o4) [زمین شناسی] کریزوبریل - فرمول شیمیایی : Al2BeO4 - سیستم تبلور : ارترومبیک - رده بندی: اکسید - جلا: شیشه ای – مات - شکستگی: صدفی - شفافیت: شفاف ...
خودسری کردن، شکستن، سرپیچی کردن، نافرمانی کردن، اطاعت نکردن، نقص کردن، سرکشی کردن سایر معانی: فرمان برداری نکردن، تمرد کردن، گردنکشی کردن، سرتابی کردن، سربرتافتن
ازروى نامهربانى
نامهربانى، دل شکنى، بیمروتى
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Al4(SO4)(OH)10•5(H2O)
[زمین شناسی] کانی به رنگ سفید روشن با ترکیب شیمیایی: Al4(So4)(OH)10.5H2O. این کانی دارای فرمول مشابه بازلومینیت می باشد ولی از نظر الگوی پرتو ایکس با آن متفاوت است. نوشتن اشتباه: Felsobanyit ...