صدای به هم خوردن ظروف چینی، صدای تلق تلق، تق تق کردن، تلق تلق کردن، به تلق تلق در آوردن، کرپ کرپ کردن، سر و صدا، بیا و برو، هیاهو، جغ جغ یا تلق تلق کردن، صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیجان، انشقاق، شکستن هسته اتمی، شکافتن سایر معانی: (اتم) کافش، شکافش، (زیست شناسی - تولید مثل از راه تقسیم به دو یا چند بخش برابر) شکافت، شکافتگی [شیمی] شکافت [برق و الکترونیک] شکاف، شکافتگی ...
عظیم، فرخ، عالی، مجلل سایر معانی: شوکت مند، شکوهمند، پرشکوه، فرهمند، پرفرهی، (در برخی عنوان ها) بلندپایه، شریف، والاگهر، (عامیانه) بسیار خوب، محشر، متعال، رفیع، ارجمند، مهند، باشکوه ...
کافش هسته ای، شکافت اتمی [شیمی] شکافت هسته ای [برق و الکترونیک] شکاف هسته ای [زمین شناسی] شکافت هسته ای تقسیم شدن هسته های اتمی به هسته های کوچکتر، که باعث گسیل شدن نوترونها و آزاد شدن انرژی ...
خیلی خوب، عالی، قابل توجه، جالب توجه سایر معانی: چشمگیر، دید انگیز، استثنایی، مگری، فوق العاده، ابرروال
عالی، شکافنده سایر معانی: (اسباب) پاره کننده، کننده، - کش، - بر، (انگلیس - قدیمی - خودمانی) عالی، هنگامه، معرکه [عمران و معماری] خرد کردن [معدن] تراشه کردن (حفر چاه و تونل) - شیارزنی (ترابری ...
شگفت انگیز، گزاف، حیرت اور، بهت اور سایر معانی: منگ کننده، گیج کننده، بهت آور، حیرت انگیز، عجیب
وحشیگری، خرابگری، دشمنی با علم و هنر سایر معانی: تباهگری، ویرانگری، آسیب رساندن به بناهای تاریخی و غیره