clatter
معنی
صدای به هم خوردن ظروف چینی، صدای تلق تلق، تق تق کردن، تلق تلق کردن، به تلق تلق در آوردن، کرپ کرپ کردن، سر و صدا، بیا و برو، هیاهو، جغ جغ یا تلق تلق کردن، صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
دیکشنری
کلوچه
اسم
clatterصدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
فعل
clatterجغ جغ یا تلق تلق کردن
ترجمه آنلاین
تق تق
مترادف
ballyhoo ، bluster ، clack ، clangor ، hullabaloo ، pandemonium ، racket ، rattle ، rumpus ، shattering ، smashing