عمل بلع، پرستو، چلچله، بلعیدن، فرو بردن سایر معانی: (جانور شناسی) چلچله، پرستو (تیره ی hirundinidae - پرندگان تیز بال و دارای دم دو شاخه)، فرو دادن، بلع کردن، قورت دادن، (معمولا با: up) بلعی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(عامیانه) 1- باک را پر کردن 2- میگساری کردن