موشک هوایی، ازدیاد سریع قیمت و غیره، موشک وار رفتن، بسرعت بالا رفتن، مثل موشک بهوا پرتاب کردن سایر معانی: (به سرعت) بالارفتن، اوج گرفتن، سر به فلک کشیدن، (ترقه ای که موشک وار به هوا می رود و ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیز، طلوع، برخاستگی، در حال ترقی یا صعود، طالع، بالا رونده، متصاعد سایر معانی: در حال رشد، بالغ شونده، (عامیانه) نزدیک به، رجوع شود به: rise، خیزگر، خیزنده، سربالا، (نجوم) رجوع شود به: ascen ...
بالاروی، بالغ شدن بر، اوج گرفتن، بلند پرواز کردن، بالا رفتن، صعود کردن، بلند پروازی کردن سایر معانی: (در هوا) اوج گرفتن، (در ارتفاع بالا) پرواز کردن، فرازیدن، (بدون استفاده از موتور یا بال ز ...