کاستن، چیدن، پوست کندن، تراشیدن، سرشاخه زدن، قسمت ای زائد چیزی را چیدن سایر معانی: (پوست یا رویه یا پستی و بلندی سطح چیزی را) تراشیدن، زدن، کندن، (معمولا با: down) کاستن (به ویژه هزینه را)، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی