همسازی، سازگاری، سازش پذیری، دمسازی سایر معانی: مطابقت [خودرو] سازگاری [شیمی] سازگاری [عمران و معماری] سازگاری - اخت - همسازی [کامپیوتر] سازگاری [برق و الکترونیک] سازگاری ؛ هم سازی توانایی س ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعصب، کوته فکری، خرافات پرستی سایر معانی: افراطی گری، جزمی بودن، تند روی
ثبات قدم، وفاداری، سرسپردگی، وظیفه شناسی، صداقت سایر معانی: باوفایی، اخلاص
اراده، تصمیم، عزم راسخ، قدرت اراده، تصمیم جدی، نیروی اراده