اقصر طرق سایر معانی: خط راست، راستا، اقصرفاصله، خط مستقیم، خطراست، خطمستقیم [ریاضیات] اقصر فاصله، خط راست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه، عنوان، سیاق، نوع، سبک، رسم، رویه، روش، شیوه، طرز، اسلوب، طریقه، طریق، روند، متد، طور، مسلک، نحو، منوال سایر معانی: شگرد، آرنگ، لم، روال، هنجار، گواش، ترتیب، نظم، حساب و کتاب، وابسته به ...