[حسابداری] کارتهای تجزیه و تحلیل هزینه های سربار کارخانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] صفحه گسترده
(در قایق های روباز) فضای پاشنه
(امریکا - خودمانی) مست، (گاهی با out) لول، نشئه، تحت تاثیر مواد مخدر
وابسته به مشروب، مست سایر معانی: (عامیانه) مست (به ویژه اگر مکرر باشد)، سیاه مست
پرخور,هرزه خور,وابسته به هرزه خوری وزیاده روی
میگسار، ناخوش، پر خور سایر معانی: بیمار (در اثر پرخوری و پرنوشی)
(امریکا - خودمانی) سیاه مست، مست و خراب، آسیب دیده
میگسار، دوران مستی، معتاد به شراب، مست، خنگ، خورده، سرمست، مخمور، لول، نشئه شده سایر معانی: پاتیل، گلست، طافح، تحت تاثیر احساسات، سرخوش، آدم مست، دایم الخمر، الکلی، میخواره، عرق خور، اسم مفع ...
(خودمانی) مست، پاتیل، ترشی (انداخته)
مست سایر معانی: (خودمانی) مست، پاتیل، مست و خراب، سیاه مست، پاتیل شده
تخته، لوحه، لوح، قرص، صفحه، ورقه سایر معانی: (سنگ یا فلز یا تخته چوب مسطح) لوح، تابلو، پلمه، سنگ نبشته، (دارو) قرص، حب، پلاک، دیوار نگاشت، کتیبه، دفتر، دفترچه، دفتر رسم یا نقاشی، (انگلیس) دا ...