(با پولک یا ستاره و غیره) آراستن، گوهرنشان کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پولک، درخشش، پولک وسنگهای بدلی زینت لباس، هر چیز زرق و برقدار، با پولک مزین کردن سایر معانی: درخشیدن (با هر چیز پولک مانند)، هر چیز پولک مانند و براق، با پولک تزیین کردن، منجوق