منزویسازی [شیمی] فرایند تشکیل همتافتهای همارای یک یون در محلول که از آن برای جلوگیری از اثر شیمیایی یون استفاده میشود، بدون اینکه یون از محلول خارج شود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
قرنطینه، قرنتینه، محل قرنطینه، قرنطینه کردن سایر معانی: (در اصل - کشتی که احتمال می رفت ناقل بیماری همه گیر باشد) نگهداری چهل روزه در بندر، در قرنطینه نگهداشتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خلوت سایر معانی: خلوت نشینی، گوشه نشینی، کهبدی
فرایند جذب و ذخیرۀ کربن در بومسازگان جنگل [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]