سر بالایی، تکبر، غرور، نخوت، گستاخی، شدت عمل، گردنفرازی، خود رایی، خود سری، خیره سری، عظمت، خود بینی سایر معانی: باد دماغ، لافزنی، نخوت (arrogancy هم می گویند)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گستاخی، صفرا، زردآب، زهره، تلخی، تاول، عیب، لکه، زخم پوست رفتگی، پوست بردن از سایر معانی: زنندگی، عداوت، دلخوری، پر رویی، زرداب، (متون قدیمی) کیسه ی صفرا، (در اثر مالش و تماس با چیزی زبر) خر ...
ارتفاع، غرور، بزرگی، بزرگ منشی سایر معانی: گردن فرازی، نخوت، تکبر، گنددماغ