طرفدار، فرمانروا، سایس، پادشاه، سلطان، شهریار، با اقتدار، دارای قدرت عالیه سایر معانی: برتر، ابر، عالی، عالیترین، بالاترین، عالی مقام، ابر قدرت، قدر قدرت، شاه، خسرو، خدیو، تاجدار، مستقل، خود ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی