موعظه سایر معانی: نصیحت، پند، اگاهی، اخطار، تنبیه، توبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنبیه، مجازات، تادیب
قطعی، بحرانی، انتقادی، منتقدانه، وخیم، نکوهشی سایر معانی: انتقادآمیز، نکوهشگرانه، معاندانه، خرده گیرانه، وابسته به نقد ادبی یا هنری و غیره، نقدگرانه، هنرسنجانه، سخن سنجانه، نکته سنجانه، بسیا ...