شورمزه، بد مزه سایر معانی: شوراب مانند، شوراب سان، تلخاب مانند [عمران و معماری] تلخ و شور [نساجی] شور- شورمزه - نمکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شور، نمکین، نمکی سایر معانی: نمک دار، (از نظر بو و شوری) دریامانند، دریاوار، دریایی، (مجازی) بامزه، دارای لطافت طبع، بذله گو، بانمک، تند و تیز، سوزان، شدید