یک بسته، گروه، دسته، کوله پشتی، بسته، ملافه، بقچه، یک دست ورق بازی، بسته کردن، بسته بندی کردن، بزور چپاندن، بردن، توده کردن، بار کردن، قرار دادن سایر معانی: پاکت، کیسه، انبان، توبره، جعبه، گ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خورجین، چنته، کیف مدرسه، کیف بند دار سایر معانی: (به ویژه برای دانش آموزان) کیف، کیف پشتی