تو کشیدنى، سوى درون برگشتنى
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توجه بدرون، برگشت بسوی درون، بدرون کشیدگی سایر معانی: (روان شناسی) درون گرایی
بدرون کشنده، بخود برگرداننده
[ریاضیات] اصلاح تکراری
[حسابداری] تاسیسات (مستحدثاث) در ساختمان استیجاری
(امریکا- فضا نوردی - چهار چرخه ی برقی که با آن در ماه گردش کردند) ماه پیما
خانواده شاه پسند سایر معانی: (گیاه شناسی) کرنا، چندل (انواع درختان و درختچه های کرانه زی و حاره ای که زیستگاه بچه ماهی ها و میگو و غیره می باشند)، خانواده شاه پسند verdenaceae
جنگل کِشَندی [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] جنگلی متشکل از درختان و درختچههای حارّهای و جنبِحارّهای از جنس چندل و حرّا و نظایر آن که در مجاورت آب ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تا گناه کسی اثبات نشده است بی گناه است
زمان گذشته ساده فعل prove قسمت سوم فعل prove [بهداشت] آزموده
[نفت] ناحیه ی شناخته شده
[معدن] ذخیره معدنی قطعی (ارزیابی ذخیره)