تخته سنگ، سنگ، صخره، تکان، تخته سنگ یا صخره، سنگ خاره، جنبش، جنباندن، تکان نوسانی دادن سایر معانی: پاره سنگ، قلوه سنگ، سنگ پاره، (هرچیز محکم و صخره مانند) پایه، پناه، (معمولا جمع) تباهی، ناب ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: rock-and-roll، (llor dna kcor) رقص راک اندرول، رقص بحنبان و بچرخان
(نوعی موسیقی مردمی امریکا که از موسیقی blues ناشی شده) راک اند رول، roll'n'rock رقص راک اندرول، رقص بحنبان و بچرخان [سینما] پس و پیش کردن (فیلم یا نوار ویدئو هنگام تدوین ) - پس و پیش کردن (ف ...
[زمین شناسی] بهمن سنگ
[زمین شناسی] سد سنگی - بنگرید : riegel.
[زمین شناسی] سنگ چسبان - اصطلاحی انگلیسی برای شیل ماسه ای یا سیلت سنگ نواری یا غیرنواری.
[عمران و معماری] سرمته سنگ بر [زمین شناسی] سرمته سنگ بر [نفت] مته ی غلتکی سه کاجه
[کوه نوردی] کتانی سنگ موردی
خاره بست، سنگ بست، محاط بصخره، دیریاب، دشوار، احاطه شده توسط صخره، سنگ بست، خاره بست، سنگ گرفته، خاربست، احاطه شده با صخره
(گیاه شناسی) سرخس کوهی (جنس cryptogramma و تیره ی polypodiaceae)، بسفایج معمولی
[زمین شناسی] شنگ شکن
[زمین شناسی] ریزش ناگهانی سنگ،انفجار سنگ - انفجارسنگ درتونلهای معدنی امری شناخته شده است.معمولترین شکل بروز آن ،تخلیه ناگهانی سنگهای شکسته وجداشده محیط تونل به داخل فضای تونل می باشدکه ناشی ...