بی درنگ، فورا، بفوریت، بدون معطلی، زود، تند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی درنگ، بلافاصله، فورا، به آسانی، با میل، به دلخواه، از روی میل، زود، بسهولت [ریاضیات] به آسانی، به سهولت، به دلخواه، زود