شبکه، شبکه ارتباطی، شبکه توری سایر معانی: (کامپیوتر - سازگانی مرکب از یک یا چند کامپیوتر و پایانه و چاپگر و غیره) شبکه، همبند، همبند کردن، شبکه ای کردن، پخش شده توسط کلیه ی ایستگاه های بنگاه ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورک [فیزیک] مجموعهای از نشانههای راهنما که در صفحۀ کانونی یک سامانۀ اپتیکی قرار داده میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] کلی