محلول، حل شدنی، قابل حل، حل پذیر سایر معانی: (در آبگونه) حل شدنی، واگشاپذیر [شیمی] انحلال پذیر، حل پذیر [مهندسی گاز] قابل حل، حل شدنی [نساجی] قابل حل - محلول [ریاضیات] قابل حل، حل پذیر، حل ش ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی