ادعا، اعتراض، اظهار جدی، واخواهی سایر معانی: اظهار موکد، فاشگویی، اصرار، واسرنگش، تصریح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع، وازنش، تنفر، بیزاری، رد
حالت دفع، دفع شدنی