[عمران و معماری] آجر فشرده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متمایل به توسعه سایر معانی: (قادر به یا متمایل به گسترش) گستردنی، گسترش پذیر، قابل توسعه، گسترده، توسعه یافته، مفصل، جامع، (وابسته به گسترش) گسترشی، (آدم) گسترده اندیش، آزاده، سخاوتمند، گشاد ...
فراموش سایر معانی: اسم مفعول فعل: forget، فراموش کردن، غفلت کردن
محصور، منحصر، در مضیقه سایر معانی: (منطقه) ممنوعه، کرانبسته، محدود، واپاد شده، کنترل شده، تحت نظارت [حسابداری] محدود شده [ریاضیات] محدود شده
ناخود اگاه، نیمه اگاه، نیمه هشیار، در حالت ناخوداگاهی سایر معانی: (روان شناسی)، نیمه خود آگاه، فروآگاه