expansive
معنی
متمایل به توسعه
سایر معانی: (قادر به یا متمایل به گسترش) گستردنی، گسترش پذیر، قابل توسعه، گسترده، توسعه یافته، مفصل، جامع، (وابسته به گسترش) گسترشی، (آدم) گسترده اندیش، آزاده، سخاوتمند، گشاده دست، خوشرو، دارای انبساط خاطر، گسترده روان، شنگول، خرم دل
سایر معانی: (قادر به یا متمایل به گسترش) گستردنی، گسترش پذیر، قابل توسعه، گسترده، توسعه یافته، مفصل، جامع، (وابسته به گسترش) گسترشی، (آدم) گسترده اندیش، آزاده، سخاوتمند، گشاده دست، خوشرو، دارای انبساط خاطر، گسترده روان، شنگول، خرم دل
دیکشنری
گستردگی
صفت
expansiveمتمایل به توسعه
ترجمه آنلاین
گسترده
مترادف
all embracing ، ample ، big ، dilatant ، elastic ، expanding ، expansile ، extensive ، far reaching ، great ، inclusive ، large ، scopic ، scopious ، stretching ، thorough ، unrepressed ، unsuppressed ، voluminous ، wide ، wide ranging ، widespread