(حماسه ی انگلیسی کهن) گرندل،غولی که بیوولف او و مادرش را کشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] خاک راندزیتی هوموس دار
نونمایی تصویرمبنا [مهندسی نقشهبرداری] تولید تصویری تازه از یک صحنه با استفاده از تصاویری که پیشتر از آن صحنه گرفته شده است
واژههای مصوب فرهنگستان
آخرت، مرگ
[بهداشت] ترادیسگاه گوشت - کارخانه تهیه گرد گوشت
جناب قا ی سراسقف
[حسابداری] روند عملیاتی
[صنعت] نرخ روند
همهپرسی برکناری [علوم سیاسی و روابط بینالملل]
همه پرسی، رفراندم، مراجعه بارا عمومی، کسب تکلیف سایر معانی: مراجعه به آرای عمومی [حقوق] همه پرسی، رفراندوم، کسب تکلیف توسط نماینده سیاسی از دولت متبوع خود
[سینما] پاسخ رنگمایه - ارائه مایه ها
تمایل، گرایش سایر معانی: روند، روال، منوال، جهت، رویه، راستا، امتداد، مسیر، گذر راه، امتداد داشتن، راستا داشتن، رو به (سویی) رفتن، گرایش داشتن، تمایل داشتن، مد، باب روز، رواج، الودگی لوزه وح ...