معنی

تمایل، گرایش
سایر معانی: روند، روال، منوال، جهت، رویه، راستا، امتداد، مسیر، گذر راه، امتداد داشتن، راستا داشتن، رو به (سویی) رفتن، گرایش داشتن، تمایل داشتن، مد، باب روز، رواج، الودگی لوزه وحلق وگلو با سیل
[شیمی] نظام، گرایش
[عمران و معماری] روند
[زمین شناسی] روند - راستای یک ساختار خطی است در جهتی که آن ساختار به آن سمت شیب دارد.
[بهداشت] روند
[صنعت] روند، تمایل، گرایش
[ریاضیات] روند، انحراف، گرایش، تمایل، روال
[پلیمر] روند
[آمار] روند
[آب و خاک] روند، تمایل

دیکشنری

روند
اسم
trend, tendency, orientation, propensity, attitude, tropismگرایش
tendency, sentiment, inclination, trend, would, dispositionتمایل

ترجمه آنلاین

روند

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.