برج، قلعه بلند بودن سایر معانی: (مانند برج) بلند بودن، سر به فلک کشیدن، دکل آنتن، دژ، قلعه، ارگ، (شخص یا دستگاه) یدک کش، بکسل کننده، قلعه مثل برج بلند بودن [عمران و معماری] برج [کامپیوتر] بر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پناهگاه حیاتوحش [مهندسی منابع طبیعی - شاخه حیاتوحش] محدودهای که به حفاظت از حیوانات وحشی اختصاص داده شده است تا در آن بتوانند بدون مزاحمت یا خطر تولیدمثل کنند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
محدودهای که به حفاظت از حیوانات وحشی اختصاص داده شده است تا در آن بتوانند بدون مزاحمت یا خطر تولیدمثل کنند [مهندسی منابع طبیعی - شاخه حیاتوحش] ...