افزایش، ضرب، تکثیر، بس شماری سایر معانی: زاد و ولد، برافزایی، ازدیاد، (ریاضی) عمل ضرب [برق و الکترونیک] چند برابر سازی - ضرب افزایش جریان عبوری از نیمرسانا در اثر افزایش فعالیت حاملها . [مهن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیال، شبح، تمثال، صورت خیالی، نمودناک، شباهت وهمی، شباهت ریایی، شباهتتصنعی سایر معانی: تصویر، فرتور، وانمودگر، تظاهر، ریاکاری