گستاخی، مفرغ، مسبار، برنزی، برنگ برنز سایر معانی: برنگ، برنز (آمیزه ای مرکب از مس و قلع)، آمیزه ی فلزی مرکب از مس و فلزی دیگر، رنگ قهوه ای مایل به قرمز، برنزه، برنگین، (از ریشه ی فارسی: برنگ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ رنگ، رخ رو سایر معانی: سرخ، گلگون، رنگ مایل به قرمز، سرخی، ر رو، سر رنگ [نساجی] سرخ رنگ - رنگ مایل به قرمز