(در دستگاه و غیره) به جریان انداختن، گرداندن، به گردش درآوردن، بازیافتن، بازیابی کردن، به کار دیگری زدن، تغییر دادن و به کار بردن، تبدیل کردن، دوباره طی کردن (مرحله یا دوره ای را)، واچرخاندن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] قوطی بازیافت - محلی درویندوز که فایلهای حذف شده در آنجا ذخیره می شوند. در سیستم مک اینتاش این محل به « قوطی آشغال» معروف است . می توانید یک فایل را به وسیله ی کشیدن آن به درون قوط ...
(adjective) (مواد) بازیافته، بازیابی شده، واچرخانده recycled plastic پلاستیک بازیافتی، پلاستیک ضایعاتی
تقاضای مجدد، اصلاح کردن، خیش زدن، خیش کشیدن، اصلاح شدن، مجددا ادعا کردن، زمین بایر را دایر کردن سایر معانی: (به راه راست) هدایت کردن، به کردن، (زمین باتلاقی و غیره رابه زمین خوب) تبدیل کردن، ...
پودری دانهای که در حین جوشکاری ذوب نشده است و، برای استفادۀ دوباره، بازیافت شده است [جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب]
واژههای مصوب فرهنگستان
نسبت جریان برگشتی به جریان ورودی [مهندسی محیط زیست و انرژی]