[حقوق] دعوای مالکیت (مستغلات)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] آدرس حقیقی ،آدرس واقعی
پاسخ همپا [موسیقی] پاسخی که در آن نهاد به درجۀ دیگرِ گام، که معمولا نمایان است، انتقال مییابد، درحالیکه فواصلِ آن عینا حفظ میشوند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[حسابداری] داراییهای حقیقی [ریاضیات] دارای غیر منقول
[ریاضیات] محور حقیقی
[ریاضیات] فضای باناخ حقیقی
[نساجی] کشش واقعی
اموال، عقار سایر معانی: ملکی، دارایی غیر منقول، مستغل (مستغلات) [حسابداری] اموال غیر منقول [عمران و معماری] ملک [کامپیوتر] سرمایه ی واقعی - ( اصطلاحی عامیانه) فضای اشغال شده توسط کامپیوتر بر ...
[ریاضیات] میدان حقیقی
[عمران و معماری] سیال حقیقی
[شیمی] گاز حقیقی [عمران و معماری] گاز حقیقی
[سینما] تصویر حقیقی