سینی انتقال [حملونقل ریلی] در خطآهن تعمیرگاهها، ابزاری شبیه به پل متحرک برای جابهجایی عرضی خطنورد
واژههای مصوب فرهنگستان
نوسنجی، نوسنجی، عرضی سایر معانی: خط قاطع دو یا چند خط دیگر، خط متقاطع، خط تراگشتی، همبر، سنجش ارزش برحسی معیار نوینی [عمران و معماری] تراگذار [کامپیوتر] اشکال زدایی ،اجرای هر جمله از یک برنا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شجاعت، دلاوری، بهادری سایر معانی: valiancy بهادری، مردانگی
فرمولدار [ریاضی]
جدولی که در آن فهرست طول اضلاع پیمایش در مقابل زوایا درج شده است [مهندسی نقشهبرداری]
اعمال روش کمترین مربعات برای سرشکن کردن پیمایش [مهندسی نقشهبرداری]
شبکۀ ژئودزی (geodesy) که در آن ایستگاهها با پیمایش تعیین شدهاند [مهندسی نقشهبرداری]
جزئیات ضروری مربوط به روشها و معیارهای یک پیمایش نقشهبرداری [مهندسی نقشهبرداری]
← چندضلعیبندی [مهندسی نقشهبرداری]
اصطلاحی که پیش از مه 1925 در برخی نهادهای نقشهبرداری ایالات متحده برای ردهای از پیمایشها بهکار میرفت که تقریبا برابر است با ردۀ پیمایشهای درجۀ دو از طبقۀ ...
پیمایشی که در آن مختصات جغرافیایی نقاط با استفاده از مشاهدات نجومی محاسبه میشود [مهندسی نقشهبرداری]