خارج قسمت، بهر سایر معانی: (ریاضی) بهر [برق و الکترونیک] خارج قسمت، بهر [نساجی] فایده - بهره - سود - خارج قسمت [ریاضیات] خارج قسمت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] جبر خارج قسمت ها، جبر رده ای مانده ای
[ریاضیات] کلاف خارج قسمت ها
[ریاضیات] ساختمان خارج قسمتی
[ریاضیات] ایده آل خارج قسمتی، حلقه ی خارج قسمت ها
حلقۀ خارج قسمتی [ریاضی] حلقهای که از خارج قسمت یک حلقۀ مفروض بر آرمانۀ اولی از آن به دست میآید
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] فضای خارج قسمت
[ریاضیات] گروه خارج قسمت ترکیبی
[ریاضیات] خارج قسمت های تفاضلی
[زمین شناسی] خارج قسمت بارش گرمایی آمبرژه
[ریاضیات] میدان خارج قسمت ها
هوشبهر [پزشکی] شاخص روانشناختی تکامل ذهنی